< کمی زندگی - دلکده محمد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلکده محمد

کمی زندگی...



                                                                               


فرصتی نیست...باید خودم را به زندگی برسانم .....فرصتی نیست ، باید خودم را به حس ناب پرستو های آرام در آسمان پر کشیده برسانم.....باید از جاده ها عبور کنم...از مسیر های لبریز از خاطره....لبریز از حادثه........


باید دست رها شده ام را به دست های گرمت برسانم.....باید خودم را به ذکر بند بند انگشتانت برسانم....


باید به احترام گل ها همیشه بهار باشم...باید به احترام برگ ها همیشه خزان باشم.....باید به احترام خورشید مدام تابستان بمانم....باید به احترام قلب های سرد آدم های برفی همیشه زمستان باشم.........


من باید به تمام الفبای زندگی برسم...باید از نفس های خود جلو تر بروم و با کمی احساس به نبض درخت های کاج کمی روح میوه تزریق کنم.....من فرصتی ندارم ، باید به صدای زوزه گرگ ها عادت کنم....باید به روباه های قدیس ! کمی نیشخند اجاره دهم......


باید دست از کمر بردارم.....دویدن تعادل می خواهد........


فرصتی نیست ، باید خودم را به ماه ثابت کنم....باید کمی از غریبگی هایش را سبک کنم..باید از دل تنگ حوض از زیر بال های ماهی های قرمز....باید از زیر قلب پلک های خیسم ماه را به آسمان برسانم....باید دوباره ماه راه گشایم باشد.....


من کمی شب می خواهم.....کمی وضو می خواهم....کمی خاک پاک می خواهم.....کمی سجاده و گلاب می خواهم.....کمی عطر شهید می خواهم....کمی ...کمی ...کمی ....خدا می خواهم.....فرصتی نیست......کمی زندگی می خواهم.....


نوشته شده در چهارشنبه 90/12/10ساعت 7:0 عصر توسط فروهر| نظر|



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت



چت روم

آمار سایت


فال حافظ


Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
تماس با ما